متن مصاحبه روزنامه ایران با خانم فارسی
✓مشکلات زنان در مناطق محروم به چه صورت هست؟
پیش از صحبت در خصوص مشکلات خاص زنان باید سر برخی تعاریف به تفاهم برسیم. اول؛ آن که منطقه محروم به معنای یک منطقه بدبخت و بیچاره نیست بلکه یک منطقه کم برخوردار است. در بحث توسعه برخی شاخصها همچون اقتصاد، فرهنگ، آموزش و بهداشت مطرح است که این مناطق در این شاخصها کم برخوردار محسوب میشوند و بهتر است از این واژه نیز برای آنها استفاده کنیم. این برخورداری کمتر نیز به دلایل مختلفی است.دومین مسأله؛ این است که با توجه به همین توضیح نباید نگاه کسانی که در این حوزه کار میکنند این باشد که قرار است به عده ای بیچاره کمک یا لطف کنند بلکه باید نگاه این باشد که طبق قانون باید خدمات به صورت یکسان به همه مناطق رسیده شود و ما به عنوان حلقههای میانی «وظیفه» داریم که در راستای تحقق این قانون و شعار تحقق عدالت این کار را انجام دهیم.سومین مسأله؛ نیز این است که باید بدانیم که مشکلات چه هستند و چرا این مشکلات در این مناطق حائز اهمیت هستند؛ ما باید بدانیم که اصولاً آسیب در همه جا با فراوانی های متفاوت وجود دارد. اما آن چه که این مشکلات را در مناطق کمبرخوردار حائز اهمیت میکند دو علت است:اول؛ دسترسی افراد به منابع و مراجع قانونی در این جوامع برای برطرف کردن مسائلشان، نسبت به افراد در مناطق شهری یا روستاهای توسعه یافته تر کمتر است.دوم؛ پیامد های آسیب در جوامع کوچکتر نسبت به کلان شهرها پررنگ تر و برجسته تر است و علاوه بر این چون پیوندهای اجتماعی در این مناطق قویتر است و جمعیت کمتر است، مشکلات افراد روی هم بیشتر اثر میگذارد.
✓بله همینطور هست. با این پیش فرضها به طور خاص در خصوص خانمها چه مشکلاتی وجود دارد؟
مسأله اساسی زنان در این مناطق «هویت» است. با یک مثال این موضوع را شرح میدهم؛ شما دو فیلم «شبی که ماه کامل شد» و «شیار ۱۴۳» را تصور کنید. در هر دو فیلم ما شخصیت مادری را میبینیم که یک زن سنتی است اما در فیلم اول این مادر تنها نقشی که برای خود تعریف کرده پخت و پز و رسیدگی به امور خانه است و در قبال مسائل خانواده میگوید که کاری از دستش برنمی آید اما در فیلم دوم مادر از ابتدا روی تربیت فرزندش کار میکند و خود را موثر در مسیر فرزندانش میداند. آنها به صورت ناخودآگاه طبق فرهنگ خود و به دو گونه مختلف عمل میکنند. در مناطق کم برخوردار نیز هر دو گونه از این زنان را میبینیم.اکنون نگاههای متعصبانه و قالبی جنسیتی بسیار تقلیل یافته اما همچنان نیز وجود دارد. با این شرایط زنان اساساً نمیدانند که چه جایگاهی در خانواده دارند، نقش آن ها در جامعه چیست؟ هدف آنان در زندگی به عنوان یک زن چیست و...ما نمیخواهیم زن مورد نظر جریان فمینیستی را داشته باشیم بلکه میخواهیم به الگوی زن مسلمان ایرانی برسیم و لازمه آن این است که تعریف این زن را بدانند؛ بدانند که یک زن نه یک خانه دارِ صرف است که وظیفه اش فقط پخت و پز باشد و نه کسی است که بتواند خانواده را کنار بگذارد.در برخی مناطق هنوز دختران نوجوان و جوان نمیدانند که برای آینده خود چه میخواهند. از یک دختر بپرسید که میخواهد ده سال آینده چه کار کند، نمیتواند تصور کند. صرفاً گذران زندگی برایش مطرح است. البته داشتن زمان کمتر برای فکر کردن به این مسائل در خانمهای این مناطق به جهت مشغلههای زیاد در خانه نیز موثر است.
✓برای حل این مسأله که فرمودید اگر قرار باشد کاری صورت بگیرد چه ملاحظاتی وجود دارد؟
اول؛ خود این زنان دسترسی کمتری به تریبونها برای طرح مشکلاتشان دارند. این خود یک مسأله است.دوم؛ ما از خود مردم این مناطق کنشگر بسازیم و ما فقط به عنوان حلقههای میانی کار آنها را تسهیل کنیم. نیازی نیست من به صورت مستقیم به آنها آموزش بدهم، من باید داده، الگوی کار، منبع و هر آن چه که آنان به آن دسترسی کمتری دارند در اختیارشان قرار بدهم و آنها خودشان برای مناطق خود کار کنند.سوم هم آن که باید کمترین میزان تغییر در فرهنگ آنها ایجاد شود. وظیفه ما آگاهی بخشی است نه تغییر بافت فرهنگی
(متن این مصاحبه پنجشنبه 11 اسفند 1401 در روزنامه ایران، هفته نامه ایران، صفحه زنان منتشر شد)
#تهران
گروه جهادی وارثین