تقریبا ده یازده سالی ست که در مناطق مختلف مرزی، روستایی و کم برخوردار کشور مشغول اردو جهادی هستم؛ با وجود تفاوت های قومیتی و تنوع جغرافیایی مناطقی بودند که عقب ماندگی شان، دردآورتر بود چرا که بسیاری از امکانات، زیرساختها و حتی مراکز خدماتی و معابر مناسب را داشتند، اما همچنان منطقه محروم یا کم برخوردار به شمار می رفتند و این مسئله همیشه برای من عجیب بود! تا اینکه متوجه موضوع خودتحقیری در بین اهالی شدممثلا وقتی سر صحبت را با یکی از نوجوان ها باز میکردم و از امکانات مفید روستا یا توانایی هایش برای کمک به رشد منطقه شان میگفتم، او از بدی ها، کاستی ها، جهالت ها، همکاری نکردن ها و بدفهمی ها و آسیب های فرهنگی همسایگانش میگفتانگار هیچ امیدی به هم روستایی هایش نداشت و دوده ای سیاه رنگ تصورش را از مردم روستا پر کرده بود «خودتحقیری، نگرش نوجوان پراستعداد و توانمندی بود که در همان روستا رشد کرده بود» روستایی پر از ظرفیت و روحیه ی همدلی... حالا معنای #جهاد_تبیین برای من روشن تر شده، اینکه چطور نوجوان توانمند ایرانی، فقط نیمه خالی لیوان را دیده وظیفه جهادی را برایم مضاعف میکند...
راستی «خودتحقیری» را در بین نوجوانان شهری هم دیده اید.
#تهران
گروه جهادی وارثین